دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۰۳

كودك مضطرب

مشاوره خانواده

كودك من اضطراب دارد يا عاديست؟

۶۳ بازديد

قبل از فكر كردن در مورد اختلالات هيجاني كودك، بهتر است از خود بپرسيد: كودك من اضطراب دارد يا عاديست؟ آيا هيچ گاه به شدت احساس نگراني يا ناراحتي شديد هيجاني نكرده ام؟ به احتمال زياد پاسخ مثبت است!
همه ما اين قبيل هيجان ها را تجربه كرده ايم و اين تجربه ها به تنهايي دليل كافي براي دادن اين حكم نيست كه نابهنجاري يا نقص در شخصيت و منش وجود دارد. كودكان نيز ترس و اضطراب-همان چالش هاي هيجاني طبيعي- دارند و اين ترس و اضطراب تنها زماني كه شديد، مزمن،ممتد و مزاحم باشد علامتي از اختلال روانشناختي است.
طي پنجاه سال گذشته، يافته هاي پژوهشي همگي نشان ميدهند كه ترس و اضطراب در كودكي امري معمول و شايع است (جرسيلد و هولمز، 1935، لاپاس ومونك، 1958، مك فارلن، آلن و هانزيك، 1954، اولندايك و كينگ، 1991، به نقل از كندال، 1389). تحقيقات قديمي تر مثل تحقيق جرسيلد و هولمز (1935) شيوع ترس و اضطراب را به خوبي اثبات كرد. در ان زمان پژوهش ها نشان دادند كه ممكن است كودكان و نوجوانان 9 تا 13، نوعي ترس شديد با نگراني جدي تجربه كنند. به نظر مي رسد پيچيدگي هاي ترس كودكان با رسيدن به 8 سالگي كه همراه تحول شناختي كودك و افزايش توانايي او براي استدلال و توسعه پيام هاي منفي ممكن و نتايج در اينده مي باشد افزايش مي يابد. هم چنين منابع اوليه ترس و اضطراب با مراحل تحولي در زندگي تغيير مي يابد. بايد توجه داشت همراه با تحول ميزان ترس هاي گزارش شده كودكان كاسته مي شود و كانون ترس تغيير مي يابد.
همراه با جريان رشد نوع ترس ها نيز تغيير مي كند، يعني در سنين متفاوت ترس هاي متفاوتي مطرح مي شود. مثلا كودكان 8 ماهه تا 2ساله از جداشدن از مراقبان خود مي ترسند، اما اين ترس بين 1 تا 2 سالگي كاهش مي يابد. بين 2 تا 4 سالگي از شدت دلبستگي كاسته مي شود وترس هاي ديگري مانند ترس از حيوانات وتاريكي ظاهر مي شود. بين 4 تا 6 سالگي، قدرت تصور و تصويرسازي كودك رشد مي كند و تصويرهايي از ارواح، هيولاهاي نيمه انسان-نيمه حيوان و صداهاي غيرقابل توضيح در شب را مي سازد. بعد از6 سالگي كودك احتمالا بيشتر از آسيب، مرگ يا بلاياي طبيعي مي ترسد. هم نوجوانان سفيدپوست و هم نوجوانان آمريكايي آفريقايي تبار ترس هايي مشابه درباره صدمه ديدن خود يا ديگران ابراز مي كنند، كودك با نزديك شدن به دوران نوجواني،ممكن است از پذيرفته نشدن در گروه بزرگسالان بترسد.
جدول: ترس ها و اضطراب هاي مرتبط با سطوح سني مختلف در كودكان
سن كانون ترس يا اضطراب0-6 ماهگي عدم حمايت، صداي بلند، محرك هاي حسي شديد6-9 ماهگي غريبه ها، محرك هاي ناگهاني يا غير قابل انتظار (مثل صداها)1 سالگي جدايي از فردي كه از كودك مراقب مي كند، آسيب ديدن، توالت رفتن و غريبه ها3 سالگي حيوانات، ماسك ها، تنها ماندن، جدايي از والدين4 سالگي تاريكي، حيوانات و سر و صدا5 سالگي حيوانات، افراد بد، تاريكي و جدايي از والدين6 سالگي غول ها، جادوگرها و ديگر افراد غير عادي، صدمات جسمي، رعد و برق و تندر، جدايي از والدين (براي مثال هنگام رفتن به مدرسه)7-8 سالگي غول ها، جادوگرها و ديگر افراد غير عادي، (مثلا انهايي كه در كتاب ها و فيلم ها هستند) وقايع غير عادي موجود در رسانه ها و فيلم ها، (مانند جنگ و بمب گذاري و انفجارها)، تنها ماندن، صدمات و اسيب ها.منبع: آلن ديك، 1983
محيط اجتماعي در پهنه زندگي چالش هاي متفاوتي را پيش روي ما مي گذارد كه مستلزم رشد مهارت ها، باورها يا احساسات جديد است. طي دوران كودكي ترس ها و اضطراب ها اين قبيل چالش ها را به وجود مي آورند. كودكان با فراگيري روش هاي مقابله با موقعيت هاي اضطراب زا و ترس آور اين دوران، نحوه كنار آمدن با ترس ها و اضطراب هاي زندگي آتي را مي آموزند. براي مثال اذعان به ترس، رويارويي و سپس مقابله با آن، و در نهايت نترسيدن در واقع توالي رشد كودك است تا در آينده براي مقابله با ترس و اضطراب آماده باشد.


بر اساس متون و ادبيات تحولي، بسيار معقول است كه كودكان و نوجوانان نسبت به تجربه ترس ها و اضطراب هاي مختلف در مراحل مختلف تحول خود اسيب پذيرتر باشند. با وجود اين، چه چيزي واكنش و ترس و اضطراب بهنجار را از اضطراب هراس باليني جدا مي سازد؟ متخصصان باليني دستورالعمل هايي را براي متمايز كردن واكنش ترس طبيعي از شرايط اضطرابي كه از نظر شدت، فراواني، محتوا، دفعات و نشانه هاي اضطرابي با همتايان بهنجار خود متفاوت هستند تهيه كرده اند (كندال، 2000).

منبع  : كودك و نوجوان-كودك من اضطراب دارد يا عاديست؟