پنجشنبه ۲۰ شهریور ۰۴

مشاور كودك و نوجوان

مشاوره خانواده

كودك من اضطراب دارد يا عاديست؟

۶۶ بازديد

قبل از فكر كردن در مورد اختلالات هيجاني كودك، بهتر است از خود بپرسيد: كودك من اضطراب دارد يا عاديست؟ آيا هيچ گاه به شدت احساس نگراني يا ناراحتي شديد هيجاني نكرده ام؟ به احتمال زياد پاسخ مثبت است!
همه ما اين قبيل هيجان ها را تجربه كرده ايم و اين تجربه ها به تنهايي دليل كافي براي دادن اين حكم نيست كه نابهنجاري يا نقص در شخصيت و منش وجود دارد. كودكان نيز ترس و اضطراب-همان چالش هاي هيجاني طبيعي- دارند و اين ترس و اضطراب تنها زماني كه شديد، مزمن،ممتد و مزاحم باشد علامتي از اختلال روانشناختي است.
طي پنجاه سال گذشته، يافته هاي پژوهشي همگي نشان ميدهند كه ترس و اضطراب در كودكي امري معمول و شايع است (جرسيلد و هولمز، 1935، لاپاس ومونك، 1958، مك فارلن، آلن و هانزيك، 1954، اولندايك و كينگ، 1991، به نقل از كندال، 1389). تحقيقات قديمي تر مثل تحقيق جرسيلد و هولمز (1935) شيوع ترس و اضطراب را به خوبي اثبات كرد. در ان زمان پژوهش ها نشان دادند كه ممكن است كودكان و نوجوانان 9 تا 13، نوعي ترس شديد با نگراني جدي تجربه كنند. به نظر مي رسد پيچيدگي هاي ترس كودكان با رسيدن به 8 سالگي كه همراه تحول شناختي كودك و افزايش توانايي او براي استدلال و توسعه پيام هاي منفي ممكن و نتايج در اينده مي باشد افزايش مي يابد. هم چنين منابع اوليه ترس و اضطراب با مراحل تحولي در زندگي تغيير مي يابد. بايد توجه داشت همراه با تحول ميزان ترس هاي گزارش شده كودكان كاسته مي شود و كانون ترس تغيير مي يابد.
همراه با جريان رشد نوع ترس ها نيز تغيير مي كند، يعني در سنين متفاوت ترس هاي متفاوتي مطرح مي شود. مثلا كودكان 8 ماهه تا 2ساله از جداشدن از مراقبان خود مي ترسند، اما اين ترس بين 1 تا 2 سالگي كاهش مي يابد. بين 2 تا 4 سالگي از شدت دلبستگي كاسته مي شود وترس هاي ديگري مانند ترس از حيوانات وتاريكي ظاهر مي شود. بين 4 تا 6 سالگي، قدرت تصور و تصويرسازي كودك رشد مي كند و تصويرهايي از ارواح، هيولاهاي نيمه انسان-نيمه حيوان و صداهاي غيرقابل توضيح در شب را مي سازد. بعد از6 سالگي كودك احتمالا بيشتر از آسيب، مرگ يا بلاياي طبيعي مي ترسد. هم نوجوانان سفيدپوست و هم نوجوانان آمريكايي آفريقايي تبار ترس هايي مشابه درباره صدمه ديدن خود يا ديگران ابراز مي كنند، كودك با نزديك شدن به دوران نوجواني،ممكن است از پذيرفته نشدن در گروه بزرگسالان بترسد.
جدول: ترس ها و اضطراب هاي مرتبط با سطوح سني مختلف در كودكان
سن كانون ترس يا اضطراب0-6 ماهگي عدم حمايت، صداي بلند، محرك هاي حسي شديد6-9 ماهگي غريبه ها، محرك هاي ناگهاني يا غير قابل انتظار (مثل صداها)1 سالگي جدايي از فردي كه از كودك مراقب مي كند، آسيب ديدن، توالت رفتن و غريبه ها3 سالگي حيوانات، ماسك ها، تنها ماندن، جدايي از والدين4 سالگي تاريكي، حيوانات و سر و صدا5 سالگي حيوانات، افراد بد، تاريكي و جدايي از والدين6 سالگي غول ها، جادوگرها و ديگر افراد غير عادي، صدمات جسمي، رعد و برق و تندر، جدايي از والدين (براي مثال هنگام رفتن به مدرسه)7-8 سالگي غول ها، جادوگرها و ديگر افراد غير عادي، (مثلا انهايي كه در كتاب ها و فيلم ها هستند) وقايع غير عادي موجود در رسانه ها و فيلم ها، (مانند جنگ و بمب گذاري و انفجارها)، تنها ماندن، صدمات و اسيب ها.منبع: آلن ديك، 1983
محيط اجتماعي در پهنه زندگي چالش هاي متفاوتي را پيش روي ما مي گذارد كه مستلزم رشد مهارت ها، باورها يا احساسات جديد است. طي دوران كودكي ترس ها و اضطراب ها اين قبيل چالش ها را به وجود مي آورند. كودكان با فراگيري روش هاي مقابله با موقعيت هاي اضطراب زا و ترس آور اين دوران، نحوه كنار آمدن با ترس ها و اضطراب هاي زندگي آتي را مي آموزند. براي مثال اذعان به ترس، رويارويي و سپس مقابله با آن، و در نهايت نترسيدن در واقع توالي رشد كودك است تا در آينده براي مقابله با ترس و اضطراب آماده باشد.


بر اساس متون و ادبيات تحولي، بسيار معقول است كه كودكان و نوجوانان نسبت به تجربه ترس ها و اضطراب هاي مختلف در مراحل مختلف تحول خود اسيب پذيرتر باشند. با وجود اين، چه چيزي واكنش و ترس و اضطراب بهنجار را از اضطراب هراس باليني جدا مي سازد؟ متخصصان باليني دستورالعمل هايي را براي متمايز كردن واكنش ترس طبيعي از شرايط اضطرابي كه از نظر شدت، فراواني، محتوا، دفعات و نشانه هاي اضطرابي با همتايان بهنجار خود متفاوت هستند تهيه كرده اند (كندال، 2000).

منبع  : كودك و نوجوان-كودك من اضطراب دارد يا عاديست؟

انواع بلوغ در نوجوانان

۷۷ بازديد

عده اي گمان مي كنند كه منظور از بلوغ در افراد تنها رسيدن آنها به بلوغ جنسي و جسمي و قدرت آن ها در ازدياد و توليد نسل است اما بايد گفت كه اين تنها يكي از بلوغ ها و تكامل هايي است كه در چرخه زندگي افراد به وجود مي ايد كه بلوغ جنسي يا جسمي نام دارد و علاوه بر آن به دليل تغييراتي كه در سيستم بيولوژيكي و ذهني فرد به وجود مي ايد تغييرات و بلوغ هايي مانند بلوغ عاطفي نيز در فرد به مرور زمان شكل مي گيرد. يكي از مهم ترين بلوغ هايي كه در دوران زندگي فرد براي او به وجود مي آيد كه البته بايد گفت زمان شكل گيري آن در افراد متفاوت است و حتي گاهي افراد هرگز به اين بلوغ نمي رسند بلوغ عاطفي است. يك كودك ممكن است از مواردي مانند ارتفاع و يا سرعت بترسد و در عين حال با گذار از دوران كودكي به دوران نوجواني يك نوجوان ممكن است از مواردي ديگر بترسد .


ترس هاي دوران كودكي تا نوجواني ادامه خواهد يافت و در واقع يكي از نشانه هاي بلوغ عاطفي تغييراتي است كه در رفتارهاي فرد اتفاق مي افتد يعني نوجوان رفتارها و كارهاي ناپخته و خام خود را كنار گذاشته و به جاي آن در مقابل با مشكلات و دغدغه هايي كه در زندگي براي او به وجود مي آيد از روش هاي منطقي و عاقلانه استفاده مي كند. در واقع مي توان گفت وقتي شخص به بلوغ عاطفي مي رسد رفتارهاي عاقلانه را در كارها جايگزين رفتارها و كارهاي هيجاني خود در برخورد و رويارويي با مسائل و مشكلات مي كند. در اين ميان مشكلاتي كه نوجوان با آن ها درگير است را مي توان به سه دسته تقسيم نمود مشكلاتي كه مربوط به اوايل دوران نوجواني است مثل مشكل مدرسه و تحصيل و مشكلات خانوادگي و اين گونه مشكلات. دومين دسته از مشكلات نوجوانان در ارتباط با اواسط دوران نوجواني آن ها است كه مواردي مانند انتخاب شغل و اوقات فراغت و تفريحات نوجوان را در بر مي گيرد و در نهايت دسته سوم مشكلات نوجوان به دوران انتهايي نوجواني او ربط داشته و مواردي مانند خود شناسي تعهدات خانوادگي و مذهبي در اين دسته قرار مي گيرند.

منبع  : كودك و نوجوان-انواع بلوغ در نوجوانان

گفتگو با فرزندان در مورد بلوغ

۷۸ بازديد

گفتگو در مورد بلوغ جسمي و جنسي را از سنين پايين شروع كنيد.

امروزه كودكان با حجم وسيعي از اطلاعات درمورد ******** و ارتباطات در تلويزيون و در اينترنت روبرو هستند، بنابراين همچنان كه آنها به بلوغ نزديك مي‌شوند با بسياري از نظرات پيشرفته در اين حوزه آشنايي دارند. مسئله گفتگو در مورد مسئله بلوغ همچنان يك تكليف مهم براي والدين باقي مانده است از آنجايي كه بيشتر اطلاعات كودك در مورد اين قضيه از منابع معتبري نيستند.

منتظر نباشيد كه كودك شما براي پرسيدن سوالات بي شماري كه دارد خودش به سمت شما بيايد كه آن روز هرگز نخواهد آمد، مخصوصا اگر كودك شما نمي داند كه گفتگو در مورد اين موضوع حساس براي شما مطلوب است يا خير!

به طور ايده آل، به عنوان والدين شما در واقع پيش از اين، صحبت در مورد تغييرات بدن در طول بلوغ را شروع كرده ايد. از زمان نوباوگي كودكان سوال هاي زيادي دارند و اكثر بحث هاي شما احتمالاً در مورد سوالاتي است كودك از شما مي پرسد.

مهم است كه به سوالات او صادقانه و باز پاسخ دهيد هميشه منتظر اين نباشيد كه كودك بحث را شروع كنند

در سن ۸ سالگي آنها بايد بدانند كه تغييرات هيجاني و فيزيكي همراه با بلوغ كدامند. ممكن است كه به نظر كوچك بيايند، اما اين مثال را در نظر بگيريد: چيزي حدود 2 سال بعد دختر شما عادت ماهيانه را تجربه خواهد كرد با صداي پسر شما شروع به كلفت شدن مي كند.

زمان گفتگو با دختر يا پسر

در مورد دختران مهم است كه قبل از آنكه پريود يا عادت ماهيانه شوند والدين آنها در مورد اين قضيه با آنها صحبت كنند. اگر آنها از موضوع  مطلع نباشند عادت ماهيانه مي تواند براي آنها ترسناك و استرس زا باشد. اكثر دختران هنگام دوازده سيزده سالگي پريود مي شوند كه تقريبا دو يا دو و نيم سال بعد از شروع بلوغ است. براي برخي اين پديده زودتر شروع مي‌شود حتي در سن 9 سالگي در حاليكه در برخي ديگر ديرتر است حدود 16 سالگي.

به طور ميانگين پسرها كمي ديرتر از دخترها بلوغ را تجربه مي‌كنند تقريبا در بين سنين 10 تا 11 سالگي. آنها ممكن است شروع به رشد جنسي كنند اولين علائم جنسي را تجربه كنند بدون انكه بدن آنها تغيير زيادي كرده باشد.  درست مانند يك بزرگسال بايد از تغييرات پيش رو آگاهي داشته باشد و آماده باشد، مانند تغيير خانه يا تغيير شغل، كودكان نيز نياز دارند كه در مورد بلوغ و تغييرات پيش روي آن اطلاعات داشته باشند.

بسياري از كودكان آموزش جنسي را در مدرسه مي بينند.

اغلب درس ها تفكيك شده هستند و دختران در مورد عادت ماهيانه آموزش مي‌بينند و پسران نيز در مورد انزال و تغييرات صدا درسهاي اصلي را دريافت مي‌كنند. اما به هر حال مهم است كه دخترا نيز در مورد تغييرات پسران و همچنين پسران در مورد عادت ماهيانه دختران اطلاعات داشته باشند. بنابر اين خوب است كه معلمين درس هايي را در نظر بگيرند كه تمامي موضوعات بلوغ را در بر داشته باشند.

منبع  : كودك و نوجوان-گفتگو با فرزندان در مورد بلوغ

نوجوان عاشق

۷۲ بازديد

نوجوان عاشق مي شود و تغيرات جسمي و فيزيكي در او ايجاد مي شود.
دوستان دوران كودكي يا نوجواني ويژه هستند و مهم نيست چه مقدار فاصله بين ديدار دوستان وجود دارد.
اين ارتباطات نتيجه ريشه هاي مشترك در طول سال هاي رشد هستند.
 



دوستان دوران كودكي  و معشوقه هاي نوجوانيمان در كنار ما يك سري لحظه هاي جالب، مخوف، خسته كننده و برآشفته كننده را تجربه كرده اند كه به ما براي شناخت هويت فعلي امان كمك كرده اند.
با اينحال، وقتي كودكان كم سن هستند، والدين ممكن است اين روابط را بي اهميت بدانند.اگر خانواده بايستي به مكان جديد نقل مكان كند و فرزندان بايستي دوستان نزديك  را ترك كنند، در اين صورت چه چيزي رخ مي دهد؟
كودك ممكن است براحتي با نقل مكان با دوست هاي جديد اخت شود و روابط تازه اي را برقرار كند اما در مورد نوجوان چطور؟
يكي از شكايات اصلي والدين در دوران نوجواني وابستگي زياد نوجوانشان به يك دوست مخصوصا از جنس مخالف مي باشد كه نگراني هاي زيادي را با خود بهمراه خواهد داشت.
نوجوان عاشق و نحوه بر خورد با او (1)
ديدگاه ديگران در مورد نوجوان عاشقعشق نوجواني به دوست پسر يا دوست دختر حتي توسط والدين كم ارزش محسوب مي گردد.
افراد بزرگتر اين روابط را بي معني توصيف مي كنند و آنها را عشق هاي توخالي مي نامند و اين پيوند هاي رمانتيك جدي گرفته نمي شوند.
والدين توانايي نوجوان را در عشق ورزي زير سوال مي برند و انها را دست كم مي گيرند.با اينحال آنها عبارات نوجوانان نظير ” پدر و مادر ، من عاشق شما هستم ” را با قدرداني و ارادت تام مي پذيرند.
اگر والدين به اين باور برسند كه نوجوانان مي توانند صادقانه به والدين عشق بورزند، پس  آيا نبايد پذيرفت كه داستان هاي عاشقانه نوجوان در واقع عشق واقعي هستند؟
قرار عاشقانه موضوعي نسبتا جديد مي باشد.  در گذشته نوجوانان با اولين معشوقه هايشان در خارج از مدرسه ازدواج مي كردند.
در واقع زنان و مردن نسل قديم كمتر دوران جواني را به صورت مجردي ازدواج مي كردند و سريع تر از نوجوانان و جوانان امروزي وارد زندگي متاهلي مي شدند اما امروزه به دليل مسائل مختلف اجتماعي و اقتصادي و طولاني شدن تحصيلات ازدواج به تاخير مي افتد.


از اينرو ، سن بلوغ از قلم افتاده بود.رسيدن به سن بلوغ بر دوره اولين عشق و اولين تجربه جنسي تاثير مي گذارد.
اكنون به ندرت اتفاق مي افتد كه با اولين عشق افراد ازدواج كنند.
قرارعشقي نوجوانان امروزي براي انتخاب جفت و همسر نيست بلكه براي سرگرمي مي باشد.
با اين وجود، تجربه عشق اول ضعيف تر از عشق اول دهه سي يا چهل شمسي نمي باشد.
بالغيني كه استحكام پيوند  يا تاثير شكست عشق اول را كمتر از حد تخمين مي زنند، ممكن است فراموش كنند وقتي آنها اولين عشق اشان را از دست داده اند، چه حسي داشتند.

منبع  : كودك و نوجوان-نوجوان عاشق

كودك گوشه گير

۶۳ بازديد

گوشه گيري و انزوا يكي از مهم ترين مشكلات  كودكان و حتي بسياري از بزرگسالان در جوامع كنوني است. از نظر روان شناسي به حالتي كه كودك دائما ترجيح مي دهد فعاليت هاي خود را به تنهايي و بدون حضور ديگران انجام دهد گوشه گيري گفته مي شود. كودك گوشه گير ترجيح مي دهد كه به تنهايي بازي كند، كم تر در جمع حضور پيدا مي كند و مي توان علائمي از اختلالات كم رويي و خجالتي بودن را در انان مشاده كرد چرا كه اين موارد كاملا با يكديگر در ارتباط هستند. در سنين ابتدايي زندگي يعني بين سن يك تا دو سال عمدتا والدين شخصيت كودك را شكل مي هند اما از اين سن به بعد كودك است كه در تعامل با ديگران و بازي با هم سن و سالان خود موارد زيادي را ياد گرفته و مي آموزد.
گوشه گيري در كودكان در دسته هاي گوناگوني قرار مي گيرد. ممكن است كودك گوشه گير در نتيجه كم رويي كودك به وجود بيايد يعني يك كودك به دليل كم رويي تمايلي براي برقراري ارتباط با ديگران به خصوص فرد غريبه نداشته و از آن گريزان است كه بسياري از گوشه گيري هاي در كودكان همين دليل و مشكل را دارند. شديد ترين حالت در گوشه گيري كودكان انزواي اجتماعي نام دارد كه در آن كودك نه تنها تمايلي براي بازي كردن و ارتباط با هم سن و سالان خود ندارد كه از آن گريزان نيز هست خجالت شديد به همراه حالت هايي از ترس افسردگي مي تواند دليل اصلي به وجود آمدن انزواي اجتماعي در كودكان باشد. حالتي ديگر از گوشه گيري مردد بودن نام دارد كه كودك در اين حالت به جاي بازي با هم سن و سالان خود و شركت در فعاليت در گوشه اي مانده و نظاره گر بازي خواهد بود و اين حالت در كودكاني كه والديني سخت گير و مداخله گر دارند بيش از ديگران اتفاق خواهد افتاد. اگر بخواهيم دلايل به وجود آمدن كودك گوشه گير را در خود او جست و جو كنيم بايد گفت دلايل دروني به چند دسته تقسيم خواهند شد.


عوامل ژنتيكي و ارثي در كنار نحوه ارتباط و تعامل كودك با پدر و مادرش مي تواند تاثير مهمي در اجتماعي شدن او بر جاي بگذارد. دليل دروني ديگر براي بروز اختلال گوشه گيري در كودكان مي تواند افسردگي باشد كه البته اين مسله دو طرفه بوده يعني خود اختلال گوشه گيري نيز مي تواند سبب تشديد و به وجود آمدن اختلال افسردگي در كودكان باشد. كمبود توجه و بيش فعالي نيز يكي ديگر از دلايل به وجو امدن اختلال گوشه گيري و انزوا در كودكان است چرا كه ارتباطات اجتماعي در اين دسته از كودكان مي تواند به شدت دچار اختلال گردد. در هر صورت دليل به وجود امدن كودك گوشه گير هر كدام از موارد گفته شده هم كه باشد نياز است تا والدين رفتارها و نكته هايي خاص را در برخورد با اين گونه كودكان مدنظر قرار داده و با اين كارها از تشديد عارضه و اختلال جلوگيري كرده و حتي آن را به مرور زمان در كودك از بين ببرند.

منبع  : كودك و نوجوان-كودك گوشه گير

سوالات آشنايي قبل از ازدواج از نظر مشاور

۶۹ بازديد

سوالات آشنايي قبل از ازدواج و به طور كلي سوالات خواستگاري سبب مي شود تا بتوانيد خواستگار و يا شريك زندگي آينده خود را محك بزنيد و در همان جلسات اول متوجه شباهت ها و تفاوت هاي هم شويد. سوالات قبل از نامزدي از خود نيز به منظور شناخت بيشتر خودتان انجام دهيد.
سوالات آشنايي قبل از ازدواجازدواج در كنار هيجانات و شيريني هاي خود از حساسيت و گاه استرس بالايي نيز برخوردار است.
مسلما اين تصميم حياتي و سرنوشت ساز به خودشناسي و مشخص نمودن معيارها و ملاك هاي دقيق خودمان نياز دارد.
در عين حال با مشخص بودن ملاك هاي انتخاب همسر با چالش بررسي و شناخت فرد مقابل مان نيز رو به رو هستيم.
روشي كه با آن بتوان ذهن خواهي يا بهه شناسايي شخصيت طرف مقابل پرداخت نيز وجود ندارد.
بهترين را سوال پرسيدن واضح و مستقيم آن هم تحت شرايط مناسب خود مي باشد.
خيلي ها ملاك ها و معيارهاي مشخصي براي ازدواج دارند اما دقيقا اين كه چه سوالي بپرسند براي شان داراي ابهتم است.


از قديم سوال پرسيدن بخشي از قاعده ي مراسم خواستگاري بوده كه در جمع بزرگ تر ها يا در نهايت دختر و پسر تنها از هم سوال مي پرسيدند.
سوالات خواستگاري چند نوع است؟سوالات خواستگاري موضوعي است كه عده اي به راحتي از آن رد مي شوند و برنامه خاصي براي آن ندارند.
در آن سوي اين طيف نيز افرادي قرار دارند كه موشكافانه تعداد زيادي سوال به صورت كتبي تدارك ديده اند.
سوالات قبل از  ازدواج بايد تمامي حيطه هاي مورد نياز براي شناخت فرد را دربرگيرد و صرفا به يك حيطه ي خاص مثلا عشق و علاقه محدود نباشد.
البته اين موضوع تا حد زيادي به اولويت ملاك هاي هر فردي بستگي دارد اما به طور كلي جامع بود و افزايش دامنه شمول سوالات توصيه مي شود.
دروغگويي در دوره نامزدي - روغگويي نامزددروغگويي در دوره نامزدي0 ديدگاه/آوريل 20, 2020ادامه مطلبسوالات آشنايي قبل از ازدواج براي تشخيص انگيزه هاسوالات قبل از ازدواج در حيطه ي عشق و انگيزه ي ازدواج كه اين سوالات خواستگاري بايد واقع بينانه باشد:
 انگيزه ي شما براي ازدواج چقدر است و چرا مي خواهيد ازدواج كنيد؟ و تا چه حد اين انگيزه بر اساس فشار اطرافيان، نگراني بابت بالا رفتن سن ازدواج يا دلايل بيروني است؟۳كدام حالت به نظر شما درست است؟ ابتدا عشق و بعد آشنايي يا ابتدا شناخت و آشنايي و سپس عشق؟همسر ايده آل از نظر شما چه ويژگي هايي دارد؟همسر ايده آل از نظر خانواده شما داراي چه ويژگي هايي است؟ آيا بين ديدگاه شما با ديدگاه خانواده تان تفاوت وجود دارد؟در صورتي كه بين نظر شما با خانواده تان در خصوص همسر ايده آل تان تفاوت وجود داشته باشد عكس العمل تان چه خواهد بود؟چه ويژگي در من ديدي كه به ازدواج با من فكر كردي؟ ( سه دليل از انگيزه ات  براي ازدواج با من را بگو)آيا احساس مي كني كه ما با هم زندگي رضايت بخشي را تجربه مي كنيم؟ ۱۰، ۱۵، ۲۰ سال آينده را با من چگونه تصور مي كني؟چرا تا به حال ازدواج نكرده ايد و در صورت خواستگاري رفتن يا داشتن خواستگار علت عدم ازدواج تان چه بوده؟اولويت و ارزش هاي اصلي شما در زندگي چيست؟از چه چيزهايي متنفر يا گريزان و به چه چيزهايي علاقه مند هستيد؟چه آرزوهايي داريد و تا كنون به كدام يك از هدف ها و آرزوهاي تان دست يافته ايد؟آيا از نظر شما ازدواج ارزش اين همه گفت و گو و بررسي تفاهم يا شناخت را دارد؟ گفت و گوي كنوني براي شما تا چه ميزان كسالت بار است؟

منبع  :مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-سوالات آشنايي قبل از ازدواج از نظر مشاور

عوارض نوروفيدبك و بايوفيدبك

۷۱ بازديد

عوارض نوروفيدبك و بايوفيدبك : هر روش درماني بسته به ميزان و كيفيت دخالتي كه در بدن انسان شكل مي دهد.
ميزاني از عوارض جانبي را به همراه خواهد داشت. نكته اي كه در اينجا حائز اهميت فوق العاده مي باشد.
توجه به اين است كه نسبت برد و باخت در روش درماني مزبور قابل قبول باشد. هر چه روش هاي درماني تهاجمي تر باشند.
و ميزان دخالت آنها در عملكرد طبيعي بدن بيشتر باشد، عوارض بيشتري را در پي خواهند داشت.
براي مثال اعمال جراحي كه با برداشتن قسمتي از اعضاي بدن همراه هستند.
عوارض بيشتري به همراه دارند. البته اين قاعده كلي است و استثنائات از دايره شمول آن خارج هستند.در مورد نورو فيدبك و بايو فيدبك چنانچه از نام اين روش درماني نيز برمي آيد.حداقل دخالت فيزيكي و شيميايي در فرايند زيستي بدن اعمال مي شود.عوارض نوروفيدبك و بايوفيدبك در واقع در اين روش تغييري در فرايند زيستي بدن اعمال نمي شود .
و تنها با استفاده از سنسورها و نمايشگر، امواج مغزي شخص مورد بازشناسي قرار مي گيرند.
و تفاوت آنها با حالت استاندارد يا معيار مشخص مي شود.
در ادامه با توجه به نوع اختلالات كه توسط متخصص مربوط تشخيص داده مي شود.
آموزش هاي لازم براي غلبه بر اين اختلالات و درمان يا اصلاح آنها به شخص داده مي شود.در واقع بيو فيدبك و نوروفيدبك به مانند دستگاه فشارخون يا تب سنج عمل مي كنند .كه ميزان انحراف عضوي از بدن از شرايط استاندارد را نشان مي دهند .و تقريبا هيچ دخل و تصرف فيزيكي و شيميايي در بدن ايجاد نمي كنند.
بلكه تنها تغييرات امواج مغزي را نشان مي دهند كه اين تغييرات مي تواند.
ريشه هاي متفاوت فيزيكي، شيميايي و حتي رواني داشته باشند.
عوارض جانبي روش هاي درمانينكته قابل توجه ديگر در زمينه عوارض جانبي روش هاي درماني اين است .
كه به طور كلي هر چه روش درماني سريعتر جواب دهد عوارض جانبي بيشتري به همراه خواهد داشت.
چرا كه تغييرات گسترده اي را به صورت يكجا بر فرايند زيستي بدن انسان وارد مي كند.
براي درك اين مطلب شيمي درماني را با مصرف آنتي بيوتيك ها مقايسه كنيد.
مثال ذكر شده نه براي نفي استفاده از روش هاي درماني نام برده آمد.
بلكه صرفا جهت نزديك شدن مفهوم به ذهن خواننده ارائه شد.


تحقيقات گسترده اي در باب عوارض جانبي روش درماني نوروفيدبك صورت گرفته است.نتايج به دست آمده از اين تحقيقات عارضه جانبي جدي و خطرناكي را براي اين روش درماني نشان نداده است.البته اختلالاتي نظير اضطراب شديد، بي خوابي، تهوع و درد در ناحيه سر به صورت خفيف در برخي موارد گزارش شده است .كه شيوع آن در بين درمان شوندگان كمتر از 5 درصد بوده است.در بسياري از موارد اين عوارض نيز پس از تكميل دوره درمان و قطع درمان بهبود يافته اند.روش درماني نوروفيدبكچنان چه ذكر شد، در اين روش درماني، سنسورها و نمايشگر تنها به بازشناسي مشكل كمك مي كنند.

منبع  :ستاره ايرانيان-عوارض نوروفيدبك و بايوفيدبك 

8 روش دروغگويي كه منجر به مسموميت يك رابطه مي شود

۶۵ بازديد

كلمه "دروغ" يك كلمه اي مي باشد كه منجر به ايجاد ديدگاه و احساس منفي قابل توجهي مي شود؛ اين وضعيت شامل يك نوع اخلاقي است كه اكثر افراد براي خارج شدن از آن نياز به راهنمايي دارند.برخلاف اين شرايط، افرادي زيادي وجود دارند كه براي از بردن تاثير افسانه و تخيلات بر روي دوستان، خانواده و همسرانشان تلاش مي كنند – يك كاري كه مقداري سخت مي باشد.ولي حقيقت مربوط به دروغ چيست؟ دروغ در واقعيت چه نوع زيان هايي دارد؟ در اين مقاله ما فقط 8 مورد از روش هايي را بررسي كرده ايم كه دروغ از طريق آنها منجر به مسموم شدن انواع روابط مختلف مي شود.1. دروغ منجر به از بين رفتن اعتماد مي شود شايد بديهي ترين تاثير دروغ بر روي رابطه، عبارت از مستهلك شدن تدريجي اعتماد يك شخص به ديگران مي باشد. دروغ و اعتماد نمي توانند با هم وجود داشته باشند؛ در نهايت يكي از آنها منجر به از بين رفتن ديگري خواهد شد.دروغ همانند يك طوفاني كه منجر به ريزش كوه مي شود يا همانند باراني كه به تدريج صخره را از بين مي برد، مي تواند چشم انداز يك رابطه را به صورت كامل تغيير دهد و اين رابطه را براي يكي از طرفين يا هر دو آنها غير قابل تحمل كند. اعتماد يك عامل مهمي در يك رابطه قوي و موفق مي باشد و زماني كه از بين مي رود، احتمال از بين رفتن كل رابطه به صورت قابل توجهي افزايش پيدا مي كند.2. دروغ نشان دهنده نبود احترام مي باشدگفتن حقيقت، صرف نظر از هر موردي كه باشد، منجر به ايجاد احساس احترام در مابين طرفين مي شود. اثبات شده است كه اعتماد منجر به ارزش قائل شدن افراد به رابطه موجود مي شود و آنها هيچ وقت نمي خواهند كه از طريق فريب دادن يكديگر، اين رابطه را به خطر بياندازند. در حالي كه برخي از واقعيت ها باعث مي شوند كه يك رابطه با ريسك مواجه شود، ولي دروغ منجر به ايجاد خسارت بيشتري مي شود. گفتن يك واقعيت به يك فردي، حتي با وجود اينكه مي دانيد منجر به آسيب زدن به آنها مي شود، نشان مي دهد كه شما مي خواهيد مسوليت اقدامات خودتان را بر عهده داشته باشيد؛ دروغ نشان مي دهد كه شما هيچ نوع مسوليتي را بر عهده نمي گيريد. به محض اينكه اين نبود احترام مشخص شود، يك تاثير مضري را بر روي تمامي جوانب رابطه خواهد داشت و در صورتي كه مورد بي توجهي قرار بگيرد، منجر به از بين رفتن كلي رابطه خواهد شد.3. منتظر ماندن براي صورت گرفتن اشتباه ديگري از طرف دروغگوزماني كه شما براي اولين بار متوجه يك دروغي مي شويد، پيش بيني نكردن و منتظر نماندن براي دروغ هاي آينده توسط آن فرد، به سختي امكان پذير است. شما در رابطه با مواردي كه آنها مي گويند شك خواهيد داشت و كلمات بيان شده از آنها را در ذهن خودتان تحليل خواهيد كرد تا متوجه يك دروغ مخفي موجود شويد.مشكلي كه وجود دارد عبارت از اين مورد مي باشد كه هوشياري سطح بالا و دائمي براي حرف هاي غير واقعي، منجر به وارد شدن آسيب زيادي به رابطه موجود مابين شما دو نفر مي شود. زودتر يا ديرتر، انرژي ذهني مورد نياز براي اين كار باعث خواهد شد كه شما كلا رابطه تان را با چنين افرادي  قطع كنيد.مهمتر از همه اين موارد، اين تفكر كه دروغ بعدي مشابه با دروغ هاي قبلي نخواهد بود، به طور گريز ناپذيري منجر به افزايش بدگماني شما خواهد شد. اين امر به خصوص در روابط عاطفي كاملا درست مي باشد، كه در حين آن يك فرد از طرف ديگر مي پرسد كه كجا بوده است، با چه كسي بوده است و چه كاري با هم انجام داده اند. اين شرايط منجر به مسموم شدن اعتماد و احترامي مي شود كه ما قبلا در مورد آن صحبت كرديم.4. دروغ گفتن نشان دهنده خود پسندي مي باشدزماني كه يك فردي دروغ مي گويد، در واقع به طور قابل توجهي منافع خودش را به منافع ساير افراد ترجيح مي دهد. عدم تمايل براي فداكاري كردن در يك رابطه بلند مدت خوب و بهتر، يك شاخص ديگري مي باشد كه نشان مي دهد فرد به رابطه موجود ارزش قائل نيست.دروغ مي تواند نشان دهنده يك خودپسندي قابل توجه و عدم توجه به طرف مقابل باشد؛ اين شرايط مي تواند منجر به ايجاد احساس عدم دوست داشته شدن و عدم خواسته شدن در طرف مقابل شود.5. احساس احمق بودن به دليل باور كردن يك دروغلحظه اي كه شما متوجه مي شويد به شما دروغ گفته شده است، يك شرايط ناراحت كننده اي را تجربه خواهيد كرد. زماني كه چشم هاي شما به واقعيت باز مي شوند، شما نه تنها هيچ كمكي نمي توانيد به خودتان بكنيد، بلكه به دليل باور كردن دروغ، احساس احمق بودن خواهيد داشت. ايجاد چنين احساسي منجر به از بين رفتن تمامي احساساتي مي شود كه شما به طرف مقابل داشته ايد. آسيب ايجاد شده مي تواند منجر به ايجاد جدايي مابين شما شود، يا اينكه اختلافات قبلي دوباره ظاهر شده و بيشتر شوند.در هر دو روش، ديدگاه شما نسبت به آن فرد براي هميشه تغيير خواهد كرد و يك دردي ايجاد خواهد شد كه به شما آسيب خواهد زد.6. فرد دروغگو خودش را هم گول مي زنديك پيامد غالب مربوط به دروغگويي، عبارت از اين است كه فرد دروغگو نسبت به خودش هم دروغ مي گويد. اين افراد در حين تلاش براي مخفي كردن واقعيت از ساير افراد، نسبت به خواسته هاي صادقانه و تمايلات خودشان نسبت به جهان بي توجه مي شوند.در واقع آنها ماهيت واقعي خودشان را انكار مي كنند و به يك فردي تبديل مي شوند كه خودشان نيستند. در نتيجه اين رهيافت غير صادقانه نسبت به زندگي، هر رابطه اي دچار تغيير خواهد شد.7. دروغ باعث مي شود كه يك رابطه نامتعادل باشد به منظور اينكه يك رابطه در طول زمان ادامه داشته باشد و آزمون هاي مربوط به زندگي روزمره را با موفقيت پشت سر بگذارد، هر دو طرف بايد داراي تعهد و انرژي يكساني در قبال آن باشند. اين توازن منجر به ايجاد احساس شراكت مي شود كه دو نفر را در كنار يكديگر نگه مي دارد و به آنها اجازه مي دهد تا در بهترين حالت ممكن قرار بگيرند.دروغگويي منجر به ايجاد اختلال در تعادل طبيعي مي شود و همچنين باعث مي شود كه اهميت يك طرف بيشتر شود. فردي كه به وي دروغ گفته شده است، مي تواند اين تفكر را داشته باشد كه قلب و روحش را از دست داده است و مقصر اين شرايط فرد دروغگو مي باشد.زماني كه متوجه مي شويد طرف مقابلتان براي اجراي كامل تعهدات خودش تمايلي ندارد، به طور طبيعي بايد در مورد تمايل آنها نسبت به تاثير رابطه شك داشته باشيد. اين مورد براي تمامي روابط مصداق دارد، ولي در رابطه با روابط عاطفي مصداق بيشتري دارد.8. دروغ منجر به دروغ هاي بعدي مي شودبيان كردن دروغ هاي متعدد به منظور مخفي كردن واقعيت از يك فردي، يك مورد رايجي براي افراد دروغگو مي باشد. حتي ممكن است يك موردي وجود داشته باشد كه در آن فرد يك دروغ گوي دائمي مي باشد و از نظر وي، دروغ گفتن به ساير افراد موجود در زندگيش هيچ نوع اشكالي ندارد.متاسفانه در شرايطي كه يك دروغ منجر به ايجاد آسيب قابل جبران در يك رابطه قوي مي شود، دروغ هاي متعدد منجر به ايجاد مشكلات زيادي مي شود كه در نهايت مي تواند منجر به از بين رفتن هر نوع احساس همبستگي شود كه در گذشته وجود داشته است.در جايي كه دروغ به يك مورد عادي تبديل شود، هيچ رابطه اي نمي تواند به صورت مناسبي دوام بياورد. 

علل ايجاد حسادت در كودكان از نظر روانشناسي

۷۴ بازديد

علل ايجاد حسادت در كودكان از نظر روانشناسي و حسادت كودك به مادر و پدر بررسي شده است -4 دقيقه مطالعه اين مطلب.
حسادت هيجاني است كه خيلي آرام وارد زندگي كودك شما مي شود.
اين احساس مي تواند از دوستان، خواهر و برادرها يا همكلاسي ها منشا بگيرد.
يك چيز ساده مثل دوچرخه جديد دوستش مي تواند حسادت را در كودك ايجاد مي كند.
حتما دوست داريد هر كاري انجام دهيد تا اين هيجان منفي را از بين ببريد.
ريشه حسادت در كودكان از نظر روانشناسيحسادت در كودكي شروع مي شود و احتمالا آتش رقابت را ميان بچه ها روشن مي كند. در زير برخي از اشتباهات والدين آمده اند كه ممكن است منجر به ايجاد حس حسادت در كودكان مي شوند:
لوس كردن كودكاگر كودك را با نازپرورده كردن بيش از حد لوس كنيد، او احساس يكتايي در خانواده مي كند.
زماني كه كودك جديد وارد خانواده مي شود يا زماني كه بين دوستاني مي رود كه از او قوي ترند، احساس ناايمني خواهد كرد.
كودك فرزند تازه متولد شده يا دوستانش را دليل ناراحتي خود مي داند.
ممكن است از افسردگي رنج ببرد، مخصوصا زماني كه چيزي كه مي خواهد نمي گيرد و در بزرگسالي احساس حقارت برايش ايجاد خواهد شد.
علل ايجاد حسادت در كودكان از نظر روانشناسي 
حمايت بيش از حد و افراطيحمايت بيش از حد از كودك و هميشه او را از چنگال مسائل نجات دادن، باعث مي شود زماني كه بزرگ تر شد و شما همراهش نيستيد اين احساس را داشته باشد كه در بيابان به تنهايي رها شده است.
ممكن است محافظه كار افراطي، ترسو و خجالتي شود، و با ديدن يك كودك با اعتماد به نفس بالا احساس حسادت كند.
فرزندپروري سخت گيرانهكنترل بيش از حد نيز اشتباهي ديگري است كه والدين مرتكب مي شوند، بنابراين حسادت را در كودك رشد مي دهد.
تنظيم قوانين خشك بدون توضيح دادن دليل مي تواند منجر به احساس حقارت در كودك شود.
او كمبود اعتماد به نفس را پرورش مي دهد و احساس ارزش كمتري نسبت به دوستان و خواهر و برادرها پيدا مي كند.
مقايسه با ديگرانمقايسه كودك با ديگران يكي از خطرناك ترين علل ايجاد حسادت در كودكان از نظر روانشناسي است.


اشتباه خطرناك ديگر والدين مقايسه كودك خود با ديگر خواهر برادرها و كودكان است.
مقايسه كردن هيچ فايده اي ندارد و تنها منجر به حسادت، رقابت و كمبود اعتماد به نفس مي شود.
ايجاد رقابت ناسالمدادن تكاليف برابر به كودكان و مقايسه نتايج با يكديگر منجر به ايجاد فضاي رقابتي ناسالم بين كودكان مي شود.
ممكن است يك كودك در تكليفي از ديگري بهتر باشد اما اين به معناي برتري كلي او نيست.
بنابراين، اصرار بر انجام يك فعاليت بين هر دو، منجر به حسادت مي شود.

منبع  :كودك و نوجوان-علل ايجاد حسادت در كودكان از نظر روانشناسي

چگونه با پشتكار به سمت موفقيت جهش كنيم؟

۸۰ بازديد

همه ي ما تا حدودي با شرح حال و تايخچه ي زندگي افراد موفق آشنايي داريم. درست است كه اهداف و افكار بزرگ داشتن، ايده ي خلاقانه داشتن و كنجكاوي يا هوش، لازمه ي موفقيت است.
در اين زمينه مي توانيد از خدمات برتر مشاوره تلفني استفاده كنيد.
چند نفر از ما ايده هاي خلاقانه و اهداف بزرگي داشته ايم و به آن نرسيده ايم؟
به نظر شما چند كتاب جالب چاپ نشده در ذهن مردم وجود داشته كه هرگز نوشته نشدند؟
به همين صورت، چند ايده ي خلاقانه ي كسب وكار، چند فيلم سينمايي ساخته نشده و چند رژيم لاغري محكوم به شكست در دنيا وجود داشته و دارد؟
به جز معدود مواردي كه افراد اعتماد به نفس لازم براي خواستن و داشتن اهداف بزرگ و كوچك را نداشتند،
همه ي ما در طول زندگي خود اهدافي در سرداشته ايم.
بنابراين فرق بين افراد موفق و ناموفق يا شكست خورده در ادامه دادن، سماجت، پيگيري و اراده اي است كه از آن به عنوان پشتكار ياد مي شود.
 
پشتكار به معني شروع يك كار و ادامه دادن تا به انجام رساندن آن و اتمام مسير است.
داشتن سعي و كوشش در عين مواجهه با موانع و سختي ها ( موانع بيروني يا دروني مانند كم حوصلگي و...)، يعني پشتكار داشتن.


در زبان روزمره افراد با ديدن يك فرد موفق از كلمه ي پشتكار و اراده به گونه اي صحبت مي كنند كه گويي اين يك صفت ذاتي و ژنتيكي در شخصيت يك عده ي قليل از مردم است،
 و بقيه فاقد اين ويژگي بوده و بايد صرفا به تماشاي موفقيت ديگران ( با كف زدن يا حسرت خوردن!) بپردازند.
پشتكار نداشتن به چه معني است؟( نقطه مقابل پشتكار)
اما نقطه ي مقابل پشتكار چيست؟
مي توان اهمال كاري، يك ويژگي فراگير بين مردم را به عنوان نقطه مقابل پشتكار مطرح نمود.
و اما اهمال كاري چيست؟
اهمال كاري را نوعي بيماري فراگير مي دانند كه نه تنها افراد عادي بلكه بسياري از دانش پژوهان، نويسندگان، افراد تحصيل كرده و ...به آن مبتلا هستند.
اهمال كاري يعني موكول كردن كارها به آينده.
بنابراين مي توان ويژگي اصلي اهمال كاري يا به زبان خودماني امروز و فردا كردن كارها را به اين صورت شرح داد:
الف: كار در حوزه اي كه به آن علاقه مند هستيد و يا براي شما در آينده سودمند است و قصد انجام آن را داريد.
ب: در اين كه قصد انجام آن كار (محبوب يا مفيد) را داريد شك نداريد.
پ: از نتايج منفي و زيان بار اهمال كاري يا امروز و فردا كردن آگاه هستيد.
ج: علارغم آگاه بودن از عوارض منفي به تعويق انداختن كارها، باز هم به اهمال كاري ادامه مي دهيد.
د: خود را بابت اين اخلاق يا عادت ناپسند سرزنش مي كنيد و يا  براي كم شدن عذاب وجدان، با دلايل مختلف از خود دفاع كنيد.
ذ: شما به صورت يك عادت ناخود آگاه به اهمال كاري ادامه مي دهيد و در نهايت يا كارها را انجام نمي دهيد و يا در لحظات پاياني و اخرين فرصت به انجام آن مي پردازيد.
ر: به خودتان قول مي دهيد كه ديگر كارها را سر موقع انجام دهيد اما باز هم به تعويق انداختن كارهاي تان را تكرار مي كنيد!
پشتكار مي تواند در زمينه ازدواج و دوست داشتن نيز باشد و سوالات مشاوره ازدواج را مطالعه كنيد.

منبع  :خبرگزاري كار ايران-چگونه با پشتكار به سمت موفقيت جهش كنيم؟